
فروغ فرخزاد در 15 ديماه 1313 در تهران چشم به جهاني گشود كه دنياي او نبود، دنياي ديگراني بود كه سرنوشت او همروزگاران او را رقم ميزنند. دوران كودكياش در خانوادهاي گذشت كه شغل نظاميگري پدر، رنگي از خشونت و حاكميت مطلق به آن بخشيده بود:« چهرهي پدر هميشه از يك خشونت عجيب مردانه پر بود. او تلختلخ، سردسرد، و خشنخشن بود. يك سرباز واقعي با يك چهرهي قراردادي يا بهتر بگوئيم با يك ماسك فراردهنده؛ وهميشه همينطور بود. يادم ميآيد به محض اينكه صداي مهميز چكمههايش بلند ميشد همهي ما از حالي كه بوديم بيرون ميآمديم و خودمان را از ديررس و دسترس او دور ميكرديم. ولي همين پدر خشني كه ما را حتي با صداي پاهايش فراري ميداد گاهگاهي كه به خود ميآمد و ماسك از چهرهاش فرو افتادهباشد برترين احساسات ما را در آغوش مي گرفت و زيباترين اشكها از گوشهي چشمش سرازير ميشد. پدر عاشق شعر بود و هست. پدر جر مطالعه هيچ سرگرمي ديگري نداشت و ندارد. پدر همهي عمر بدنبال كشف وتحقيق بود و هست. تمام خانه را به كتابخانه تبديل كردهبود و هنوز هم تعدادي از آن كتابها با نظمي در اتاق خاك گرفتهاش انباشته شدهاست.»(3) مادر فروغ زني سادهدل بود و از نظر زماني در گذشتهها ميزيست، گذشتههايي لبريز از خوبيها، زيبائيها و سنتهاي مقدس:« مادر يك« زن» به تمام معني بود. زني سادهدل، كودكوار، و خوش باور، زني كه قدرت شناخت بديها را نداشت و همهي دنيا و آدمهايش را در قالب خوب و خوبي ميديد زني آويخته به تمام سنتها و قراردادها.»(4) فروغ برادراني به ناممهاي اميرمسعود، مهرداد، مهران، وفريدون داشت وخواهراني به نامهاي پوران، گلوريا، فروغ چهارمين فرزند اين خانواده است.
80,000 -